سریال چگونه با مادرتون آشنا شدم (How I met Your Mother) را در این مطلب با هم مورد بررسی قرار خواهیم داد ، تا آخر همراه ما باشید
سریال چگونه با مادر شما آشنا شدم ( How I met Your Mother ) سریال پر مخاطبیست که تا حدود زیادی هم در ایران مخاطب پیدا کرده است. این سریال داستان چند دوست است که در جریان روابطشان با دیگران لحظات کمیک هدفداری را رقم می زنند.
نگاهی به عوامل تعلیق سریال
بستر تعلیق این سریال بر روابط بین افراد تشکل شده است و خط اصلی تعلیق پیدا کردن زوج مناسب برای شخصیت تد میباشد و از این جهت (بستر تعلیق) سریال موفق بوده و این موفقعیت را مدیون نویسنده و سازنده گان خود است.
با توجه به لوکیشن محدود و میزانسن(دکور. گریم.نور پردازی و…) یکنواخت به جرات میتوان گفت که متن و طنز قوی فیلم نامه عامل رو به جلو بودن فیلمست، نه حتی بازیگران این سریال وعواملی که برای بیننده کشش ایجاد می کند تا حتی یک قسمت را چند بار ببیند، موقعیت های کمیک و مبتنی بر متن این سریالست و همینطور مزیت دیگر این سریال کوتاه بودن هر قسمت (۲۰ دقیقه) که در جذب و نگه داشتن مخاطب موثر بوده…
نگاهی به هدف ساخت این سریال
به نظر می رسد این سریال دو هدف اصلی را دنبال می کند:
نخست برای ببینده های با فرهنگ غربی و دوم ببینده های با فرهنگ غیر غربی
پس از این رو هدف ساخت این سریال را در دو بخش میتوان بررسی کرد:
بخش اول بیننده با فرهنگ غربی
این سریال سراسر غرق در مسائل و تفکرات و تخیلات جنسیست و بیس طنز این سریال را همین مسائل تشکیل می دهند.
باید توجه داشت جامعه ای که به ارضای همه غریزه های انسان به هر شکلی اعتقاد دارد و جامعه ای که محیط خانوادگی در آن یک محیط شبه جنسیست، افراد آن دچار مشکلات روحی و پریشانی های فراوان شده و همیشه عاملی درونی باعث ازارشان می شود. این جامعه و به تبع آن افراد این جامعه به پوچی می رسند.
بنابرین این سریال ساخته شده تا با پرداختن به مسائل مختلف (مخصوصا ازدواج) در قالب مسائل جنسی، دیدن همه چیز به شکل طنز گونه و با نشان دادن شخصیت های سر خوش و راحت و خوشبخت این سریال که عناصر این روابط را تشکیل می دهند این حس را به بیننده القا کند که، خوشبختی یعنی این نوع سبک زندگی و حس پوچی که شما با وجود ازادی های بی قید و شرط جنسی دارید به خاطر این است که به صورت کامل و متنوع به مسائل جنسی خود نپرداخته اید.
بخش دوم ببینده با فرهنگ غیر غربی
اما هدف دیگر این سریال افراد به شکل عام و خانواده ها به شکل خاص می باشد که فرهنگی سوای فرهنگ غربی دارند و بیشتر از محیط های غربی به حریم و حرمت مسائل جنسی اهمیت می دهند.
برای این دست از ببینده ها، سریال در درجه ی اول به قبح شکنی دست می زند. اول تابوهای (غیرت . عفت . حیا و …) جامعه را با عادی نشان دادن ناهنجاری ها و ستایش ضد ارزش ها و موارد از این دست فرو میریزد ودر درجه بعد وقتی این دسته از کارها قبح خود را از دست داد، با زیبا نمایش دادن این ضد ارزش ها و سعادت مند و خوشحال به تصویر کشاندن کاراکتر های این سریال سعی در رواج این تفکر دارد، که تنها خوشحالی و رضایت مندی از راه ازادی های جنسی بدون حدو حصر و از بین رفتن فرهنگ تابوست که میسر میشود.
ابزار ها در خدمت این هدف
نکته قابل توجه ،نوع روایت سریال است.
این سریال در اصل تعریف خاطرات تد (شخصیت اول سریال) برای دو فرزند خود (یکی دختر و دیگری پسر) در سال ۲۰۳۰ می باشد.
این موضوع از آن جهت حائز اهمیتست که تد به عنوان پدر، تمام اباحی گری ها و بی بندو باری های زندگی خود را با افتخار برای دو فرزند ش توضیح می دهد و با این کار چگونگی داشتن یک زندگی شاد را به آنها آموزش میدهد.این نکته از این جهت قابل توجه است که، این سریال بر آن است تا به نسل اینده ی بشر اموزش دهد که چگونه باید بود و این اموزش به گونه ایست که باید هر نوع حریمی که در مورد مسائل جنسی بین پدر و فرزند وجود دارد شکسته شود تا اموزش موفقیت آمیز باشد.
این نوع اموزش با این خصوصیت از ابزار اصلی این سریال برای پیشبرد اهدافش میباشد.
مسئله ی بعدی سکانس هاییست که روابط جنسی را به تصویر میکشد. سکانس ها به گونه ای طراحی شده که روابط جنسی بصری به طور مستقیم صورت نگیرد ولی در عوض پر از الفاظ ، کنایه ها و توصیفاتِ حالات جنسیست و این نکته از آن جهت قابل توجه است که وقتی سریالی صحنه ی عریان از روابط جنسی نداشته باشد و پخش آن به شکل PG13 صورت گیرد،به این معناست که افراد کم سن و سال ( فرزندان تد که شنوده روایت زندگی متعالی جنسی از طرف پدر خود هستند) هم می توانند به همراه خانوداده بیننده این سریال باشند.
درباره لوکیشن
لوکیشن این سریال محدود ولی هدفدار است. اصلی ترین لوکیشن فیلم، محل بار می باشد و بعد از آن خانه ی تد که بر روی این بار بنا شده است.
این که بیشتر سریال در یک بار می گذرد و در خانه ای که روی این بار بنا شده ،خود نکته قابل تاملیست و با توجه به پوزیشن های مختلف در این محیط ها ،مشخص است هدف سازنده های فیلم از محدود کردن لوکیشنهای خود تا این حدِ دسترسی اینست که برای کام جویی، خوشحالی ، خوشبختی و ازادی تنها مکانی که نیازست یک بار و یک خانه ی مجردی بر روی آنست و اصلا نیازی نیست برای خوشبختی به مسایل بیش ازین فکر کرد.
نگاهی به کاراکتر های این سریال :
تد موزبی ( Josh Radnor – Ted Mosby ) : شخصیت اول سریال که موضوع فیلم هول پیدا کردن زوجی مناسب برای وی شکل می گیرد.تد فارغ التحصیل معماری و استاد دانشگاه (از فصل ۵ به بعد) و روایت کننده ی داستان خود برای دو فرزندش در سال ۲۰۳۰ است و در اصل آموزگار مدل زندگی امریکایی
این شخصیت به طور معمول در هر فصل عاشق ۱ دختر می شود و بعد از انجام مناسبات جنسی ، در پایان هر فصل از آن دختر جدا میشود. حال این به هم خوردن رابطه به گونه های مختلف صورت می گیرد، مثلا یک مورد در شب عروسی اتفاق می افتد،چون عروس ساعاتی قبل از مراسم ازدواج با همسر سابق خود مشغول معاشقه می شود و به تد خیانت می کند!!!
این شخص که به اصطلاح دانای کل داستان هم می باشد، علاوه بر این که بعضا مسیر درست را به افراد در زندگیشان نشان می دهد، به عنوان روایت کننده ، مدل زندگی امریکایی را هم ارائه می دهد.
این کارکتر دارای دو لایه شخصیتی هم هست. یک لایه زمانی نمایان میشود که با هیچ دختری ارتباط دوستی(شما بخونید جنسی)ندارد.در این لایه شخصیتی فرد الگو (تد) خود را از هر گونه تعهد اخلاقی مبرا می داند و علاوه بر این که در جستجوی فرد ایده ال خود میباشد (حالا این فرد ایده ال می تواند دختری باشد که در داستان با تعدادی زیادی مرد رابطه عاشقانه و جنسی داشته (قسمت ۱۰ فصل ۵ )) می کوشد نیاز های جنسیش را هم با دختران در بار بر طرف کند.
لایه بعدی شخصیت این فرد زمانی بروز می کند که عاشق یک دختر میشود. در این مرحله تد که تا الان هیچ تعهدی نداشت خود را متعهد می داند که فقط با یک دختر در ارتباط باشد که این در راستای هدف سریالست که می خواد بگوید ازدواج فقط محدودیتست و نه چیز دیگر.
در مجموع این شخصیت معلم و نشان دهنده راه و روش زندگی ایده آل آمریکایی است.
بارنی استینسون ( Neil Patrick Harris – Barney Stinson ) : از شخصیت های کلیدی سریال. نشان دهنده یک مرد ایده ال و فوق العاده. فردی که در طول فیلم و در هر قسمت بر فوق العاده بودنش تاکید میشود.
بارنی فردیست با وضعیت مالی مناسب و خوش پوش که تنها هدفش در زندگی ارضا کردن غریزه ی جنسی به هر وسیله و به هر قیمت. این شخصیت برای خود دارای اصول و قوانین مختلفی هست که دکترین شخصیت او را تشکیل می دهد. او این قوانین را به صورت مدون در کتابی دارد و یا آنها را در وبلاگش قرار می دهد و با این حرکت می خواد این اطمینان را به آیندگان که همان فرزندان تد هستند، بدهد که، تمام این روش های اباحی گری و بی بندو باری به صورت مدون شده و جواب پس داده در اختیارشان قرار گرفته و آنها فقط باید اراده کنند تا فوق العاده باشند.
نکته جالب درمورد این شخصیت که در هر قسمت با چند زن و دختر رابطه بر قرار می کند،همجنس باز بودن بازیگر این نقش است!
در مجموع این شخصیت نماد یک فرد فوق العاده با یک زندگی فوق العادست. فردی که به گفته خودش پدر مشخصی ندارد و مادرش بدکاره بوده و به این دلیل مکررا فوق العاده خطاب میشود، چون هیچ حدو مرزی در روابط جنسی خود ندارد.با دوست دختر سابق دوستش رابطه بر قرار می کند تا با افراد سال خورده و دکترین اصلی زندگی او اینست که : ازدواج کردن حماقت است.
مدل رفتاری این شخص زنا زاده که نماد فوق العاده و کامل بودنست،به گونه ایست که زنان را صرفا کالای جنسی می بیند، افرادی که فقط یک بار با هر کدامشان رابطه ی جنسی دارد و بعد از ان رابطه قطع میشود.
رابین شرباتسکی ( Cobie Smulders – Robin Scherbatsky ) : رابین نماد یک زن فمنیسم میانه رو
میانه رو از آن جهت که همجنس باز نیست و فمنیست از آن جهت که مخالف ازدواج کردنست و ازدواج را فقط محدودیت میداند. ازین فرد در کنار بارنی میتوان به عنوان یک زن فوق العاده نام برد. زنی که تا مدتی در یک اپارتمان با ۵ سگ زندگی می کرد و در ادامه فیلم به خانه تد مهاجرت می کند در حالی که هر دو ی انها مجرد هستند و در همانجاست که به فاحشه ی دم دستی تد تبدیل میشود.رابین فردیست با تمایلات جنسی بشدت آزاد، فردی که دوست دارد با هر کسی رابطه ی جنسی ازاد داشته باشد و لذت ببرد. همینطور نکته مهم در باره این شخص کانادایی بودن اوست و این که آرزو دارد ملیت امریکایی داشته باشد.این موضوع به ببینده این پیام را القا می کند که نژاد برتر نژاد امریکاییه با این سبک زندگیست، زندگی که ملت های دیگر ارزوی آن را دارند.
نکته جالب در مورد این شخص اینست که در زندگی واقعیش از دوست پسر خود یک دختر نامشروع دارد.
مارشال اریکسون( Jason Segel – Marshall Eriksen ) : نماد یک شوهر عاشق که برای حفظ زندگیش هرتلاشی می کند. این فرد به عنوان نماینده ی همسرهاشخصیست که از زندگی خود راضیست و این رضایتمندی را به لطف وجود همسرش میداند. فردیست که به خانواده اهمیت می دهد ولی تمام ابعاد شخصیتی این فرد اینها نیست. چیزی که این کاراکتر به مخاطب القا می کند بی غیرت بودنِ یک همسر ایده الست، حتی در این سطح که بارها و بارها در حضور دوست صمیمیش اقدام به عمل جنسی می کند.
کسی که وقتی بارنی از تصورات جنسییش نسبت به همسرش صحبت میکند عکس العملش خندیدن و شاد بودنست، کسی که بارها در جمع شروع به گفتن خاطرات جنسی خود با همسرش و تعریف و تمجید از اندام او میکند. فردیست که در یکی از قسمت ها اقرار می کند چون محیط خانواده او را در روابط جنسی محدود کرده، پس به ناچار به هنگام معاشقه با همسرش تخیلات جنسی دارد که البته همسرش هم از این اتفاق راضیست.
لیلی آلدرین ( Alyson Hannigan – Lily Aldrin ) : همسر مارشال ، زنی که تمام ارضا های جنسی خودش را در محیط خانوده نگه داشته است …
البته تمام ابعاد شخصیت لیلی به اینجا ختم نمیشود، لیلی نمایده همسر ایده آلست، کسی که در هر لحظه جذابیت جنسی برای شوهرش داشته ، هیچ حیا و عفتی درونش نیست ، قابلیت این را دارد که در هر محیط و در مقابل هر کس به رابطه ی جنسی بپردازد، کسی که بی پرده در مورد مسائل جنسی با هر مرد غریبه ی صحبت میکند و از امادگی های جنسی خود سخن میگوید.
موضوعی که در رابطه با زوج لیلی و مارشال تعریف میشود، یک زوج بی غیرت و بی حیا که از زندگی خود نهایت لذت و کام جوی را می برند.
در نهایت این سریال با دادن الگو و ترسیم راه زندگی ایده ال امریکایی علاوه بر جذب مخاطب به سمت این نوع زندگی ،در جهت تطهیر چهره غرب و متعالی و شاد نشان دادن این سبک زندگی تلاش میکند.
نظرات شما عزیزان: